يكروز با ماماني تو اداره!!!!!!!!!!
سلام به همه ي دوست جون هاي عزيز من و بابا و مامان! از اونجايي كه از اول مرداد بابايي مرخصي داشت من روزها ديگه نميرم پيش مامان بزرگ و پيش بابا احمد مي مونم و خلاصه حسابي با بابايي خوش ميگذره!!!!! اما امروز ماماني دلش واسه بابايي سوخته و به بابا استراحت داده و من با ماماني اومدم اداره شون اينها. من و ببينيد تو اتاق مامانم من و ديدين بس كه شيطنت كردم خوابم برد اينطوري!!!! ...